دومین نشست هنرمندان خارج از مرکز |اگزت Exit| با گرایش امتداد منصفی در جغرافیای ذهن در تاریخ 22 تا 24 آذرماه در جزیره هرموز با حضور بیش از سی هنرمند برگزار گردید.
در این نشست آرتانیان و حجم سبز به Exit پیوستند.
اگزت فضایی است برای هم اندیشی در وادی اشتراکات ذهنی هنرمندان ، هنرمندانی که هر کدام در بستری از مکان و جفرافیای فیزیکی زیسته اند اما در نزدیکی ذهنی با هم گرد می آیند تا تجربه ای را با هم تجربه کنند . مفهوم این جغرافیای ذهنی در ابعاد خود حامل مکان نیز هست ، مکانی برای فیزیک اندیشه
فیزیک اندیشه :
اندیشیدن و تفکر محصول قرار گیری در برداری از فیزیک است ، بردار های فیزیک حیات را می سازند و بردارهای اندیشه فرا حیات
فرا حیات :
بسیاری از هنرمندان محصول فرا حیات خود اند ، متن و اندیشه ی آن ها فرا تر از حیات فیزیکی و بردار جغرافیایی ادامه می یابند و در این حیات است که هنر آمیخته با زمان می شود و متن تداوم هنرمند می گردد ، امتدادی در ذهن ، جغرافیای ذهن
امتداد در جغرافیای ذهن :
منصفی هنرمندی است زیسته در جغرافیای جنوب ، جسم و کالبدی که حضور و خفتن اش در مکان و زمانی محدود از تاریخ طولی پدیدار شد ، متن منصفی اما در فراروی حیات ذهنی خود در حال گسترس است ، تکثیر این حیات مستلزم مولفه های چند گانه ایست که در این نشست آنها را به پرسش می گذاریم ، پرسشی نه برای شخصیت و حیات منصفی بلکه پاسخی به حیات و متن خود . از این رو در این گفتگو منصفی پدیده ای است که در نزدیکی ما با شاخصه های تداوم ، مورد پرسش قرار می گیرد.
پرسش :
منصفی هیچگاه در مناسبات قرار گیری در مختصات اعتبارات و امکانات محدوده ی معرفی خارج از اثر خود قرار نداشت پس در دوره ی حیات خود از این اقبال سودی هم نجست ، اما در گذر زمان غبار از متن و اثر او به مرور به صیقل می رسد ، آیا تجمیع این دو ممکنی بود که نشد یا امکانی است که مستلزم جوهره ی زمان است؟ نسبت ما در زمانی که این امکان را بیشتر برایمان فراهم آورده چیست ؟
کدام سوی متن منصفی امروز در فرا حیاتش موثر بوده، نسبت زمانی او با ابزار، امکانات و ارتباطات ؟مولفه های خفته در متن اوکه به اقبال و فراگیری در همزمانی با حیاتش نرسید ؟ حزن بر آمده از آوای یک انسان که در گفتار و زبان بوم زیستش نمی گنجد ؟ شاخک های تیز الیت که اکنون آنرا دریافته است ؟ مرهم و دردی برای این زمان که متن منصفی به آن پهلو می زند؟ یا امتداد منصفی در جغرافیای ذهن ؟
احمد کارگران